فرض کنید یک کارمند رسمی دولت، ۷ سال در یک دستگاه اجرایی مشغول خدمت بوده؛ بخش اعظم کارش، تخصص محور بوده و دائماً مأموریتهای پرریسک و خارج از محل خدمت داشته؛ اما دستگاه اجرایی در پرداخت اضافهکارهای مأموریتی او یا فوقالعادههای مربوط به پست تخصصی او، همیشه تأخیر کرده، گاهی ناقص پرداخت کرده و گاهی عمداً پرداختها را معلق گذاشته.
در ظاهر شاید موضوع «حقوق پرداخت نشده» موضوع سادهای به نظر برسد؛ اما پروندههای مربوط به مطالبه حقوق و مزایا، از پیچیدهترین و سنگینترین پروندههای دیوان عدالت اداری است. علتش این است که این نوع دعاوی یک مرحله و یک نوع حق مالی ندارند، بلکه چندین لایه دارند:
-
حق پایه حقوقی
-
حق ناشی از نوع پست سازمانی
-
مزایای مستمر
-
مزایای غیر مستمر
-
بهای خدمت ناشی از فعالیت واقعی
-
کسورات
-
آثار دیرکرد و خسارت تأخیر
و مهمتر از همه:
حق مالی قابل مطالبه در دیوان عدالت، حق قانونی است نه تفسیر داخلی ادارات.
خیلی از دستگاهها، حقوق مالی کارکنان را نه بر اساس قانون بلکه بر اساس «توجیه بودجهای» پرداخت میکنند. و دقیقاً همین نقطه، منشأ اختلافات بزرگ و دعواهای متعدد است.
این مقاله طراحی شده تا یک کارمند دولت، یک نیروی رسمی، پیمانی، یا حتی فرد تبدیل وضعیت شده، بتواند تشخیص بدهد:
-
چه مالی قابل مطالبه است
-
چه مالی مشمول استحقاق قانونی است
-
چه مالی صرفاً «لطف اداری» یا فرمول داخلی است و قابلیت مطالبه قضایی ندارد
-
کجا دعوا در دیوان عدالت اداری مستقیم قابل طرح است
-
کجا لازم است قبل از دعوا، مسیر اداری طی شود
در مؤسسه حقوقی دی، بخش بزرگی از پروندههای اداری مالی، همین محور را دارد:
مطالبه حقوق و مزایای قانونی عقب افتاده، یا ناقص پرداخت شده، یا تعمدی محدود شده.
همین یک جمله کلید فهم موضوع است:
حق مالی کارمند دولت زمانی قابل مطالبه در دیوان است که «مبنای قانونی دارد» نه صرفاً «مصوبه داخلی واحد».
این جمله اگر در ذهن کارمند جا بیفتد، یک تفاوت بزرگ ایجاد میکند:
پرونده برنده با پرونده شکستخورده از همین نقطه تفکیک میشود.
در بسیاری از پروندههای مالی مرتبط با مطالبه حقوق و مزایا، بخش اصلی جدال حقوقی پس از مرحله اداری وارد دیوان عدالت اداری میشود؛ جایی که تشخیص استحقاق واقعی و نحوه محاسبه مالی، یک موضوع کاملاً تخصصی و وکالتی است. اگر میخواهید بدانید در این مرحله حضور وکیل متخصص چه تأثیری در نتیجه دارد و چرا استراتژی دفاع و تنظیم لایحه در دعاوی اداری با دعاوی عمومی تفاوت ماهیتی دارد، پیشنهاد میکنیم مقاله وکیل دیوان عدالت اداری را نیز مطالعه کنید؛ این مقاله توضیح میدهد حضور وکیل متخصص در دیوان چگونه میتواند سرعت رسیدگی را افزایش دهد و احتمال موفقیت پروندههای مالی شما را چند برابر کند.
مبانی حقوقی و مواد قانونی مرتبط با مطالبه حقوق و مزایا
حقوق کارکنان دولت در ایران، یک ساختار چند لایه دارد:
-
قانون مدیریت خدمات کشوری
-
آییننامهها و بخشنامههای دولت
-
احکام کارگزینی صادره
-
شرایط احراز
-
مستندات تکمیلی و مصوبات سازمان اداری و استخدامی کشور
-
قواعد مالی و محاسباتی دیوان عدالت اداری
در حوزه مالی، «اصل استحقاق» مهمترین اصل است.
به این معنا که مالی قابل مطالبه است که برای آن حق ایجاد شده باشد.
مثلاً اگر فوقالعاده شغلی برای یک عنوان خاص تصویب شده و کارمند دقیقاً در آن عنوان مشغول خدمت است، حتی اگر دستگاه پرداخت نکرد، حق ایجاد شده است و قابل مطالبه است.
در حوزه حقوق و مزایا، معمولاً با ۶ حوزه اختلافی روبرو هستیم:
| حوزه اختلاف مالی | نمونه |
|---|---|
| حقوق پرداخت نشده | ماهانه / مقطوع / تجمیعی |
| معوقات حقوق | معوقه سالانه، چند ساله، تاریخی |
| اضافهکار | مأموریت، اداری، غیرمستمر |
| فوقالعادهها | شغلی، پست، تخصصی، بدی آب و هوا، مناطق محروم |
| خسارت تأخیر | محاسبه ارزش مالی از زمان استحقاق تا زمان پرداخت |
| بهای خدمت | فعالیت عملی انجام شده اما پرداخت نشده |
خیلی از مردم فکر میکنند مطالبه حقوق فقط شکایت بابت «حقوق پرداخت نشده» است.
اما در واقع ستون اصلی این دعاوی، تجمیع همه حقوق مالی ناشی از استحقاق قانونی است.
در برخی پروندهها، مجموع ارزش مالی معوقات حقوق و فوقالعاده و اضافهکار، چند برابر ارزش اصل حقوق ماهانه است.
موارد تحقق مطالبه حقوق و مزایا + نحوه طرح دعوا در دیوان عدالت + نمونه دادخواست بسیار حرفهای
موارد تحقق موضوع مطالبه حقوق و مزایا (کجا دعوا قابل طرح است؟)
در پروندههای مالی کارکنان دولت، مهمترین سؤال همیشه این نیست که «چقدر طلب دارم»
مهمترین سؤال این است که:
از چه تاریخی حق من به وجود آمده؟
زیرا اساس دعوای مالی در دیوان عدالت اداری، بر محور «تاریخ استحقاق» بنا میشود.
اغلب کارمندان فکر میکنند چون کار کردهاند → قطعاً همه حقوق قابل مطالبه است.
ولی دیوان عدالت اداری بین ۳ حالت تمایز قائل است:
| حالت | توضیح حقوقی | قابلیت مطالبه |
|---|---|---|
| حق مالی قانونی ایجاد شده و پرداخت نشده | این حالت ایدهآل برای طرح دعوا است | ۱۰۰٪ قابل مطالبه |
| حق مالی در مقررات وجود دارد ولی شرایط احراز محقق نشده | این حالت نیاز به اثبات شرایط احراز دارد | مشروطاً قابل مطالبه |
| حق مالی ناشی از توافق داخلی / دستور مدیر بدون پشتوانه قانونی | چون قانون ندارد، حق محسوب نمیشود | قابل مطالبه نیست |
بنابراین کارمند باید ابتدا روشن کند که مطالبه او از کدام دسته است.
مثلاً:
-
اضافهکار مأموریتی یک حوزه مشمول قانون است
-
اما اضافهکار «محبتمحور» که مدیر داخلی برای چند نفر تصویب کرده ولی مستند قانونی ندارد → قابل مطالبه نیست
یا مثال:
-
فوقالعاده شغلی برای یک عنوان خاص تصویب شده
-
کارمند ادعا میکند من هم کار مشابه انجام دادهام
-
اما اگر عنوان شغلی او در حکم کارگزینی منطبق نباشد → این حق مالی ایجاد نشده است
مهمترین موارد تحقق مطالبه حقوق و مزایا:
-
پرداخت ناقص ماهانه در سنوات مختلف
-
عدم اعمال ارتقای طبقه، پایه، رتبه و آثار مالی آنها
-
پرداخت نکردن فوقالعاده شغلی، تخصصی، مناطق ویژه، بدی آب و هوا
-
پرداخت نکردن اضافهکار قانونی (نه سلیقهای)
-
عدم اعمال افزایشهای قانونی سالانه مطابق قانون مدیریت خدمات کشوری
-
عدم پرداخت بهای خدمت برای مأموریتهای خارج از محل خدمت
-
عدم اعمال حق مزایای قانونی در دوره تبدیل وضعیت
در مؤسسه حقوقی دی، معمولاً قبل از طرح دعوا، ما لیست تفکیکی حقوق مالی را تهیه میکنیم.
این کار باعث میشود در دادخواست، هم مبلغ تخمینی مطرح شود هم مبنای حقوقی هر بند.
تفاوت مطالبه حقوق → با مطالبه تنزیل سوابق مالی
در بسیاری از پروندهها، کارمند فکر میکند دعوای مالی یک خطی است.
در حالی که گاهی دعوا باید دو مرحلهای طرح شود:
-
مرحله ۱ → اثبات استحقاق و اصلاح حکم کارگزینی
-
مرحله ۲ → مطالبه مالی ناشی از اصلاح حکم
مثلاً اگر کسی باید رسمی میشده ولی نشده، طلب مالی فقط یک قسمت داستان است.
دادگاه ابتدا میپرسد: آیا حق «رسمی شدن» ثابت شده؟
اگر نه → مطالبه مالی قابلیت رسیدگی ندارد.
پس در برخی پروندهها مطالبه حقوق و مزایا «نتیجه» رسیدگیهای قبلی است.
نحوه طرح دعوا و نمونه دادخواست
مطالبه حقوق و مزایا در دیوان عدالت اداری، دو مسیر دارد:
| مسیر | توضیح |
|---|---|
| مسیر مستقیم | وقتی اصل حق محرز و قابل اثبات است |
| مسیر ترتیبی | وقتی ابتدا باید حکم اصلاح شود یا وضعیت استخدامی درست تثبیت شود |
برای وکیل حرفهای، انتخاب مسیر صحیح مهمتر از نوشتن دادخواست است.
گاهی اگر دعوای مالی را زودتر از زمان مناسب مطرح کنید، دستگاه با استناد به عدم احراز شرایط، دفاع موفق میگیرد.
نکته وکالتی مهم
در دعواهای مالی اداری، علاوه بر اثبات استحقاق، باید مبنای محاسبه را هم تعیین کرد.
مثال:
اضافهکار مشمول بر اساس نرخ کار عادی + ضریب فوقالعاده شغلی محاسبه میشود.
بسیاری از پروندهها شکست میخورند چون مبلغ خواسته «نادرست» نوشته شده.
در مؤسسه حقوقی دی پیش از طرح دعوا، همیشه جدولی میسازیم که شامل این ستونهاست:
-
نوع حق
-
مبنای قانونی
-
تاریخ ایجاد حق
-
تاریخ شروع مطالبه
-
مبلغ محاسبات اولیه
وقتی دادخواست علمی و جدولبندی شده شود، شانس رأی مثبت بسیار بالاتر میرود.
نمونه دادخواست بسیار حرفهای برای مطالبه حقوق و مزایا
ریاست محترم شعبه … دیوان عدالت اداری
با سلام
احتراماً به استحضار میرساند اینجانب … از تاریخ … در دستگاه … مشغول به خدمت بوده و علیرغم انجام کامل وظایف شغلی براساس شرایط احراز و احکام صادره، مزایای قانونی از جمله … (ذکر موردی: اضافهکار مأموریتی، فوقالعاده شغلی، مزایای پست تخصصی، معوقات حقوق …) برخلاف مواد قانونی مرتبط، تاکنون پرداخت یا اعمال نشده است. نظر به استقرار اصل استحقاق مالی کارکنان دولت، و با توجه به مقررات قانون مدیریت خدمات کشوری و بخشنامههای صادره مرتبط، و با عنایت به اینکه حقوق مذکور ناشی از قانون بوده و عدم پرداخت آن فاقد توجیه قانونی است، صدور حکم به شرح زیر مورد استدعاست:خواسته:
الزام دستگاه خوانده به پرداخت حقوق و مزایای قانونی از جمله معوقات حقوق، اضافهکار قانونی، فوقالعاده شغلی، بهای خدمت و خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ استحقاق.دلایل و مستندات:
احکام کارگزینی، بخشنامههای قانونی، شرح وظایف مصوب، گزارش مأموریتها، جدول محاسبات مالی، آرای وحدت رویه مرتبط.نتیجه:
با عنایت به ایجاد حق قانونی و استحقاق مالی اینجانب، صدور حکم الزام به پرداخت حقوق و مزایا و اجرای کامل آثار مالی از تاریخ استحقاق مورد تقاضاست.
آرای وحدت رویه + نحوه اجرای حکم مطالبه حقوق و مزایا + مثالهای واقعی و رویه پروندههای مالی
آرای وحدت رویه و نظریات مشورتی مرتبط با مطالبه حقوق و مزایا
در دعاوی مالی کارکنان دولت، یکی از مهمترین ابزارهای استدلالی وکلا، آرای هیأت عمومی و آراء وحدت رویه دیوان عدالت اداری است. این آراء در بسیاری از موارد، مسیر تفسیر را تعیین میکنند و مانع از «تفسیر سلیقهای» دستگاهها میشوند.
در پروندههای مربوط به معوقات حقوق، اضافهکار مأموریتی، حق فوقالعاده شغلی، و فوقالعاده مناطق خاص، معمولاً دستگاه اجرایی سعی میکند دفاع کند که:
-
پرداخت این مزایا «تبعی و وابسته» بوده
-
حق مالی، مشروط به بودجه است
-
یا اینکه پرداخت به دلیل مشکلات مالی ممکن نبوده
اما دیوان عدالت اداری در سابقه آرایی متعدد تصریح کرده که وقتی حق مالی در قانون ایجاد شده و کارمند شرایط احراز آن را دارد، عدم پرداخت صرفاً به خاطر مشکلات بودجهای یا عدم تخصیص اعتبارات، نقض اصل «استحقاق مالی» است و قابل پذیرش نیست.
به زبان ساده:
وقتی حق مالی قانونی ایجاد شده باشد، عدم پرداخت، تخلف است؛ نه اختیار.
در نظریات مشورتی مرتبط نیز بارها گفته شده:
-
مسئولیت ادارات، اجرای قانون است
-
نه تنظیم و محدود کردن آن به سلیقه داخلی واحد مالی یا کارگزینی
بهویژه در حوزه «اضافهکار مشمول مأموریت» آرای متعددی به نفع کارکنان وجود دارد که مبنا را «کار واقعی انجام شده» میداند، نه «اختیار مدیر» در تخصیص اضافهکار.
این مفهوم در دعاوی مالی، یک قاعده طلایی وکالتی است:
پرداخت حقوق مالی مشروط به انجام خدمت واقعی و تحقق شرایط قانونی است، نه مشروط به اختیار مدیر.
نحوه اجرای حکم مطالبه حقوق و مزایا پس از پیروزی در دعوا
برخی فکر میکنند بعد از این که رأی قطعی صادر شد، پرونده تمام است.
در حالی که در دعاوی مالی، مرحله اجرا، خود «نیمی از نبرد» است.
پس از صدور رأی، دستگاه مکلف است:
-
محاسبه دقیق معوقات حقوق
-
محاسبه اضافهکار قابل پرداخت قانونی
-
اعمال فوقالعاده شغلی یا مزایای مرتبط با پست سازمانی
-
لحاظ سنوات و احکام پایه مالی
-
پرداخت خسارت تأخیر تأدیه از تاریخ استحقاق
-
درج اصلاحات در احکام کارگزینی + ثبت در سامانه حقوق و دستمزد
اگر دستگاه در اجرای رأی تعلل کند، پرونده وارد فاز دوم میشود:
-
طرح دعوای «الزام به اجرای حکم»
در تجربه عملی مؤسسه حقوقی دی، بیشترین مقاومت دستگاهها در مرحله «محاسبه مالی» اتفاق میافتد، نه در مرحله صدور رأی.
چرا؟
چون اجرای دقیق آثار مالی، عددهای بزرگ ایجاد میکند و بسیاری از ادارات در این نقطه تلاش میکنند ارزش مالی را کم یا محدود کنند.
پس وکیل باید:
-
قبل از رأی
-
مبنای محاسبه را تثبیت کند
-
تاریخ استحقاق را دقیق تعیین کند
-
و نوع مزایا را تفکیک کند
زیرا اگر تاریخ استحقاق اشتباه وارد شود، حتی رأی برده شود، ارزش مالی واقعی پرونده ممکن است به یک سوم واقعی کاهش پیدا کند.
مثالهای واقعی و رویههای قضایی از مطالبه حقوق و مزایا
مثال اول: معوقات حقوق ناشی از تبدیل وضعیت
یک کارمند رسمی آزمایشی پس از تبدیل وضعیت، ۱۴ ماه حقوقش مطابق پست جدید اعمال نشده بود. دستگاه دفاع کرد که «افزایش بعد از تکمیل رسمی قطعی اعمال میشود.» دیوان با بررسی مستندات پذیرفت که حق مالی از تاریخ ایجاد شرایط احراز ایجاد شده، نه از تاریخ رسمی قطعی. رأی الزام صادر شد و معوقات ۱۴ ماهه پرداخت شد.
مثال دوم: اضافهکار مأموریتی
کارمند دستگاه دولتی به مناطق مختلف مأموریت اعزام میشد اما اضافهکار مأموریتی پرداخت نمیشد. کارگزینی استناد به محدودیت بودجه کرد. دیوان این دفاع را نپذیرفت و اضافهکار مأموریتی را «بهای خدمت انجام شده» تلقی کرد. در نتیجه حکم الزام به پرداخت صادر شد.
مثال سوم: فوقالعاده شغلی تخصصی
کارمند در پست تخصصی فعالیت میکرد اما کارگزینی به دلیل تغییر عنوان سازمانی داخلی، فوقالعاده شغلی را قطع کرده بود. دیوان تصریح کرد که ملاک پست واقعی و شرح وظایف اجرا شده است نه تغییرات داخلی. حق مالی برقرار و جمعاً ۲۸ ماه معوقه پرداخت شد.
مثال چهارم: خسارت تأخیر تأدیه
در یک پرونده مالی، دستگاه حاضر شد اصل حق را بدهد اما خسارت تأخیر را قبول نکرد. دیوان الزام به پرداخت خسارت تأخیر را صادر کرد چون تأخیر باعث کاهش ارزش مالی و تضییع حق شده بود.
جمع بندی تحلیلی
نکات و توصیههای وکالتی برای موفقیت در دعوای مطالبه حقوق و مزایا
پروندههای مطالبه حقوق و مزایا، در ظاهر پروندههای ساده هستند؛ اما در میدان واقعی، از پیچیدهترین نبردهای اداری و مالی محسوب میشوند.
در این بخش دقیقاً مواردی را بیان میکنم که در تجربه واقعی پروندههای مؤسسه حقوقی دی، باعث برنده شدن پروندهها شده است:
الف) تعیین دقیق تاریخ استحقاق؛ کلید طلایی پیروزی
همه چیز از اینجا شروع میشود.
اگر تاریخ استحقاق را اشتباه یا مبهم مطرح کنید، دستگاه در مرحله اجرا ارزش مالی پرونده را نصف میکند یا حتی بیشتر کاهش میدهد.
در پروندههای مالی، تاریخ استحقاق، حکم «نقطه تثبیت حق» را دارد.
ب) تفکیک مزایای قانونی از مزایای سازمانی
وکیل حرفهای قبل از طرح دعوا، دقیقاً ریز میکند کدام مزایا:
-
قانونی هستند
-
کدامها مصوبات داخلی و قابل مطالبه نیستند
این تفکیک در دادخواست باعث میشود نقش دفاعی دستگاه محدود شود.
ج) پیوست کردن جدول تفکیکی قبل از طرح دعوا
دادخواستهای حرفهای مالی، بدون جدول، ناقصاند.
د) جمعآوری مدارک مأموریت، عملکرد واقعی و گزارش عملکرد
در اضافهکار و مأموریت، مهمترین سند، کار انجامشده است.
هـ) استفاده از آرای مشابه و استناد به رویه قطعی
وکیل باهوش، پرونده تئوریک طرح نمیکند → پرونده مستند به رویه طرح میکند.
و) گرفتن استعلامهای پیشینی از امور اداری دستگاه
گاهی قبل از دعوا، استخراج یک پاسخ مکتوب از کارگزینی مثل طلا ارزش دارد.
جمع بندی تحلیلی نهایی
حق مالی کارمندان دولت، حق تشریفاتی نیست؛ حق واقعی است.
مطالبه حقوق و مزایا، ستون اصلی عدالت اداری است؛ چون سرنوشت امنیت اقتصادی کارمند را تعیین میکند. وقتی کارمند چند ماه یا چند سال حقوق واقعی و مزایای قانونی را دریافت نکرده باشد، این نه فقط یک اختلاف اداری بلکه یک ظلم محاسباتی است.
دیوان عدالت اداری دقیقاً برای احقاق همین نوع حقوق ایجاد شده؛ حقوقی که اگر در سطح دستگاه بماند، معمولاً یا اصطکاک ایجاد میشود، یا به تأخیر میافتد، یا کلاً نادیده گرفته میشود.
در فهم این موضوع، یک قاعده باید همیشه در ذهن بماند:
هر جا «قانون حق ایجاد کرده»، مطالبه آن حق «واجب» است نه «اختیاری».
وقتی کارمند درخواست مطالبه حقوق و مزایا میدهد، در حقیقت دارد ارزش اقتصادی کار انجامشده، فعالیت تخصصی، مأموریتها، زحمات، و سوابق شغلی خود را مطالبه میکند.
پروندههای مالی، صرفاً یک مطالبه عددی نیستند.
پروندههای مالی، مطالبه شأن حرفهای و جایگاه استخدامی هستند.
اگر شما هم حقوق و مزایای معوق دارید، اگر اضافهکارهایتان محاسبه نشده، اگر فوقالعاده شغلی اعمال نشده، یا دستگاه استنکاف میکند به احکام مالی توجه کند، این پروندهها قابل احقاق در دیوان عدالت اداری هستند.
مؤسسه حقوقی دی، سالهاست به شکل تخصصی در حوزه دعاوی مالی کارکنان دولت و دیوان عدالت اداری فعالیت حرفهای دارد و تجربه عملی در این حوزه، بزرگترین سرمایه ماست.
هر پرونده مالی قواعد، تفسیر، مدارک و نقاط ضعف و قوت خودش را دارد؛ و این همان جایی است که نقش وکیل متخصص تفاوت ایجاد میکند.
پرسش و پاسخ تخصصی مطالبه حقوق و مزایا در دیوان عدالت اداری
۱) آیا معوقات حقوق حتی اگر ۵ سال گذشته باشد در دیوان عدالت اداری قابل مطالبه است؟
بله. تا زمانی که حق مالی قانونی ایجاد شده باشد، مرور زمان مانع مطالبه در دیوان عدالت اداری نیست. سناریو: کارمند رسمی وزارت نیرو بعد از ۵ سال فهمید افزایش قانونی پایه حقوق سال ۹۸ اعمال نشده. دستگاه گفت دیر متوجه شدی! دیوان عدالت اداری رأی داد که استحقاق از زمان قانون بوده و دعوا پذیرفته شد.
۲) اگر فوقالعاده شغلی در حکم کارگزینی ثبت نشده باشد آیا میتوان در دیوان عدالت اداری مطالبه کرد؟
بله اگر پست واقعی اجرا شده باشد. سناریو: کارمند پیمانی محیط زیست سالها کار کارشناسی GIS انجام میداد اما عنوان حکم کارگزینی عمومی بود. دیوان عدالت اداری تشخیص داد حق ناشی از کار واقعی است نه عنوان خشک حکم.
۳) آیا بهای خدمت مأموریت قابل مطالبه است؟
بله، بهای خدمت یک حق مالی است. سناریو: کارمند ماده ۲۸ معلمی به مناطق عشایری مأمور میشد بدون پرداخت بهای خدمت. دیوان عدالت اداری تأکید کرد مأموریت انجام شده = استحقاق مالی.
۴) آیا ادارات میتوانند بگویند بودجه نیست پس پرداخت نمیکنیم؟
دیوان عدالت اداری بارها گفته بودجه نداشتن توجیه نیست. سناریو: سازمان دولتی برای عدم پرداخت اضافهکار قانونی گفت بودجه تخصیص نیافته… دیوان این دفاع را فاقد ارزش دانست.
۵) اگر کارگزاری در محاسبات اشتباه کرده باشد راهش چیست؟
مطالبه اصلاح محاسبه و آثار مالی. سناریو: دفتر کارگزینی ضریب فوقالعاده شغلی را با ضریب اشتباه اعمال کرده و سه سال کسری ایجاد شده بود. دیوان عدالت اداری حکم اصلاح و جبران داد.
۶) آیا کارکنان پیمانی هم میتوانند مطالبه مزایا کنند؟
بله. سناریو: نیروی پیمانی دامپزشکی مطالبه اضافه کار مأموریتی داشت. دیوان عدالت اداری گفت پیمانی بودن مانع اجرای حق نیست.
۷) آیا کارکنان ماده ۲۸ هم میتوانند معوقات را مطالبه کنند؟
بله اگر استحقاق قانونی ثابت شود. سناریو: ماده ۲۸ آموزش و پرورش حق مأموریت اجرای آزمون سنجش داشت. دیوان عدالت اداری الزام به پرداخت صادر کرد.
۸) آیا میتوان خسارت تأخیر هم گرفت؟
بله. دیوان عدالت اداری قابل مطالبه میداند اگر تأخیر منجر به کاهش ارزش حق شود. سناریو: کارمند رسمی در پرونده معوقات ۴ ساله خسارت تأخیر را هم گرفت.
۹) اگر دستگاه بعد از رأی دیوان عدالت اداری اجرای رأی را طول بدهد؟
دعوا الزام به اجرای حکم قابل طرح است. سناریو: دستگاه رأی را پذیرفت اما عمداً محاسبات را کش داد… وکیل دوباره الزام به اجرا گرفت.
۱۰) اگر بخشی از مزایا اعمال شده و بخشی نشده، دعوا باید تجمیع شود؟
بهتر است تفکیک مزایا انجام شود و در یک دعوا جامع طرح شود. سناریو: یک پرونده حقوق + فوقالعاده + مأموریت جدا جدا طرح شد و وقت از بین رفت.
۱۱) آیا یک کارمند حق دارد محاسبه مالی را خودش ارائه دهد؟
بله بهترین کار است. سناریو: وکیل جدول محاسباتی آورده بود و دیوان عدالت اداری همان را مبنا قرار داد.
۱۲) آیا مزایای داخلی بخشنامهای قابل مطالبه هستند؟
فقط اگر پشتوانه قانونی داشته باشند. سناریو: یک فوقالعاده داخلی اختصاصی اداری رد شد چون قانون نداشت.
۱۳) آیا میشود ابتدا درخواست اداری داد و بعد دیوان؟
بله این روش حتی قویتر است. سناریو: کارمند رسمی درخواست کتبی داد تا دستگاه موضعش را روشن کند و همین مدرک ارزش طلایی در دیوان عدالت اداری شد.
۱۴) آیا میتوان به صورت ماهیانه شکایت کرد؟
بهتر شکایت تجمیعی باشد. سناریو: شکایت ماهانه باعث شد پرونده پیچیده شود… تجمیعی سادهتر و قویتر است.
۱۵) اگر تغییر پست داخلی باعث تغییر مزایا شود؟
دیوان عدالت اداری ملاک را پست واقعی میداند. سناریو: پست داخلی از تخصصی به عمومی تغییر داده شد اما وظایف تغییر نکرده بود.
۱۶) آیا کم کاری واحد مالی قابل استناد دفاعی است؟
خیر. دیوان عدالت اداری گفت مسئولیت دستگاه است.
۱۷) آیا مأموریت خارج از استان بهای خدمت بیشتری دارد؟
بله حسب مقررات. سناریو: کارمند پیمانی استانداری مأمور به سه استان شد و دیوان عدالت اداری حکم به پرداخت کامل داد.
۱۸) اگر بخشی از سوابق مالی گم شده باشد؟
وکیل از کارگزینی استعلام میگیرد. سناریو: سوابق مأموریت سال ۹۷ نبود، وکیل استعلام گرفت و دستگاه مجبور شد ارائه کند.
۱۹) آیا فوقالعاده تخصصی بدون مدرک تحصیلی قابل مطالبه است؟
معمولاً خیر مگر ثابت شود اجرای واقعی کار تخصصی انجام شده. دیوان عدالت اداری در یک پرونده این استثناء را پذیرفت.
۲۰) آیا ارتقا رتبه مالی ممکن است معوقات تولید کند؟
بله. سناریو: رتبه علمی دانشگاهی دیر اعمال شد و ۲۶ ماه معوقه ایجاد شد.
۲۱) آیا قبل از رسمی قطعی هم مزایا ایجاد میشود؟
بله در صورت تحقق شرایط احراز. دیوان عدالت اداری بارها این را تأیید کرده.
۲۲) آیا کارمند عادی میتواند بدون وکیل طرح دعوا کند؟
بله ولی در مالیها ریسک بالاست. سناریو: یک دعوا به دلیل اشتباه در تعیین تاریخ استحقاق شکست خورد.
۲۳) آیا میتوان چند سال سابقه مأموریت را یکجا مطالبه کرد؟
بله. دیوان عدالت اداری تجمیع را میپذیرد.
۲۴) آیا دستگاه میتواند بگوید مزایا تشویقی بوده؟
اگر قانون دارد، تشویقی نیست → حق است. سناریو: یک اداره این را گفت و رأیش باطل شد.
۲۵) آیا سوابق بیمهای روی مطالبه اثر دارد؟
در برخی مزایا بله. سناریو: مزایای پست تخصصی دارای اثر بیمهای بود و دیوان عدالت اداری دستور اصلاح داد.
۲۶) آیا پروندههای مالی دیوان عدالت اداری زمانبر هستند؟
بله معمولاً. چون نیاز به محاسبه و بررسی ثبوت استحقاق دارند.
۲۷) آیا میتوان همزمان مطالبه کرد و تبدیل وضعیت داشت؟
بله اگر هر دو استحقاق قانونی داشته باشند.
۲۸) آیا پرداخت علیالحساب مانع دعوای مطالبه کامل است؟
خیر. سناریو: دستگاه مبلغی را علیالحساب داد ولی کارمند در دیوان عدالت اداری مازاد را گرفت.
۲۹) آیا امکان مصالحه مالی بعد از رأی وجود دارد؟
بله ولی با نظارت وکیل بهتر.
۳۰) آیا این دعاوی معمولاً به نفع کارمند تمام میشود؟
اگر مستند قانونی باشد بله. دیوان عدالت اداری در پروندههای دارای استحقاق واقعی بسیار دقیق و حمایتی عمل میکند.
جهت استعلام وضعیت وکلای رسمی، میتوانید با مراجعه به سایت رسمی کانون وکلای دادگستری مرکز به نشانی:
نام و نام خانوادگی وکیل مورد نظر را جستوجو کرده و اطلاعات مربوط به پروانه وکالت، حوزه فعالیت، شماره پروانه و سابقه عضویت وی را بررسی نمایید.
ما در گروه حقوقی دی، به شفافیت و صداقت پایبندیم و افتخار داریم که تمامی وکلای ما دارای پروانه معتبر و رسمی از کانون وکلا هستند. شایسته است که در انتخاب وکیل، هم به تخصص توجه شود و هم به اعتبار قانونی آن.



